من دلگیر، در گپ غرولندگونهمون به کنایه بهت میگم: توقع داری وقتی گوگولی و مهربون و بی آزاری، باهات مهربون باشن و آزار نبینی؟ چه توقعا!
تو دلسوزانه میگی: خوبی کن. کسی که نمیفهمه بیشعوره، با بیشعور بحث کردن تف سربالاس. رد شو، خوب بمون.
خودمونیم، منم خیلی وقت نیست که گفتن این جملهها رو کنار گذاشتم. منم خیلی وقت نیست که به این اعتقاد رسیدم که این حرفا مال یه ذهن دوبُعدیه.
اما بُعد سوم ماجرا.
آدمِ بیشعور خطرناکترین آدمِ روی کرهٔ زمین نیست؟ آدمی نیست که اگه رَد شی ازش، حال میکنه، میگه دمم گرم، خوب بهره بردم از فلانی؟ اگه سکوت کنی میگه دمم گرم، حرف حساب جواب نداشت؟ اگه نتونی جلوش وایسی میگه دمم گرم، جرأت و توانِ دفاع نداشت؟
ما با آدمی که میفهمه، تا حدی تو خانوادهٔ درستی تربیت شده، منطق و وجدان قابل قبولی داره که به مشکل برنمیخوریم! با اونا اوضاع معمولا ً به به و چَه چَهه. کشف درست و غلطهای نسبی، آزمونای مزخرف زندگی و مسیر کلوخیِ بزرگ شدن ما تو همین چلنجهای فرساینده با بیشعوراست. ما سالهاست که همهجور پلیدی رو، خیلی خیلی کوچیک یا خیلی بزرگ، با همین توجیه که طرف بیشعوره، خودمو اذیت نکنم، بیخیال» رد کردیم، حالا این ماییم. ایران.
درباره این سایت